...
بی رمق تکیه زده ام بر دیوار زندگیم در انتظار آتش سالها
20121229
کج شده ام
چون شاخه های بالای درخت
,
نه از آزادی
,
به امید عبور رهگذری
,
چشم دوخته ام از فراسو .
20121209
با سکوتی تلخ
که پژواک ضجه هایی است
در برابر بیهودگی رنج
,
بر حاشیه مغاک می روم
,
من می لرزم .
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)