20110505



روان هایی بسیار در ستم هایی هرچند ناچیز اما تا سرحد نابودی زندگی , ویران کننده , پژمرده اند و با شادابی و سرزندگی , فرسنگ ها فاصله گرفته اند . در دنیایی که طوفان های مرگ آور در پس زیبایی بال های یک پروانه خود را پنهان کرده  استآیا نگاه های سردی که با سنگدلی بر چهره ای بی پناه تازیانه می زنند , مرگی تدریجی و دردناک را با خویش به همراه نخواهند آورد ؟ سرشت های گوناگون چنان در هم تنیده اند که توانمندترین پندارها نیز هیچگاه قادر نخواهند بود تا رفتاری را , بر آمده از سرشتی آزاد که خرده ستمگری را پیشه کرده است, بدانند . حقیقت اینست که همگی در مسیر روزانه زمین پیچیده شده ایم با صخره ها , سنگ ها و درخت ها . بیزارم از این همه وابستگی.



No comments:

Post a Comment